من میجنگم

کامنت شازده کوچولو:

. یه جایی خونددم که گفت "شکست عشقی هرگز وجود نداره. عشق هیچوقت شکست نمیخوره". راسته. ما آدما تو زندگیمون وارد ی رابطه هایی میشیم.یا اون رابطه به سرانجام میرسه یا از هم میپاشه. اما آدمی که عاشق بشه حتی اگه رابطه اش هم از هم بپاشه عشق توی قلبش هرگز شکست نمیخوره. عشق چیزی نیست که بگی با از هم پاشیدن رابطه از بین بره. تجربه کردم.

نظر من:

به نظر من وجود داره، شکست هم میخوره اگه ادم عاشقی باشی و رابطه از هم بپاشه اون قلب جایی برای عشق نداره زخم میشه از عکس و خاطرات عشق سابقی که که به هر دلیل موجه و غیر موجهی رفته عشق با از هم پاشیدن از بین میره نابود میشه و تو رو نابود میکنه!!! منم تجربه کردم که میگم!!! 

انگیزتو از دست میدی !! ادم بی تفاوتی میشی! حوصله کسی و نداری  !! حواست یه جا ی دیگه است و مهم نیس کجا باشی!! میتونه شب توی رختخوابت باشه یا صبح یه روز مهم توی کار و توی یه جلسه مهم که افکارت یه جای دیگست و وقتی صدات میکنن انگار چند دقیقه روحت پرواز کرده و رفته و همه منتظرن تو جواب بدی ولی اصلا نمیدونی چی گفته شده!! دیدم که میگم!! غذا برات لذتی نداری نه اینکه به خاطر اون باشه نه  اما یه جورایی به روزمرگی مبتلا میشی! میری سر کار که خونه نباشی و میای خونه که سر کار نباشی. عجب مثالی!! برات مهم نیس  خیلی چیزا و باعث میشه روند صعودی که در پیش گرفته‌بودی رو از دست بدی انگار تو ی یه دره میفتی!! حالا این دره میتونه عمیق باشه یا سطحی. برای من از دست دادن رولی بود که به دست اورده بودم!!! 

بگذریم

یه سیدی میگفت ناراحتی برای کسی که تو رو ول کرده بی معنیه!! مخصوصا که اون ... حتی به تو‌هم‌فکر نمیکنه!! 

امشب افکار زد بالا!! شاید تاثیرات داروهاست!!  شایدم استرس مریضی!! اما در پایان حال من خوب است و تو باورکن!!

که به تو نیازی ندارم!!  تو برو تو افکار سیاه و سفیدت و منم تو میدون جنگم ببینیم کی پیروز واقعیه؟؟

برای تو برنده شدن معنایی نداره!! ولی تو بازی من یا میبرم یا بدجوری می بازم. تا زمانی که برای برنده شدنم "امید" دارم بازنده نیستم اما تو تا زمانی که اینطور فکر میکنی بازنده ای!!!!!!!

فلش بک:

۸-۹ پیش وقتی خیانت کرد و رفت با اکسش به طور اتفاقی دیدمش، من با چنتا از دوستای مشترک و اون با اکسش، اون موقع‌خیلی ناراحتش بودم . خیلی وقتا چشمام براش خیس شد!! میخواستم یه شعر رپ بخونم!! این و اون موقع نوشتم:

وقتی با اون بودش دم دریاچه / مارو دید و مکث، یکم دستپاچه

بعدش راه و کج ،پیچید سمت چپ ،از ما دور شد و رفت ،منم سیگار به دست ، یه عالمه حرف، توی سینه دفن،

شده و کم کم ....

اینجا ادامه شعره که میگم عادت ،.  کردم به نبودن تو!!!! راحت ،.  نبوده .....

پی نوشت. یه پست برای اهنگ میذارم!!!!