من كه دورم ازت (ايران-سوئد) يه هفته ناراحتم بابت اين اتفاق و سعي كردم با چنتا اس ام اس (تنها كاري كه از دستم بر ميومد) و اينكه سياه بپوشم حرمت نگه دارم حتي نورا هم نميدونهچون واسه خودم اين كارو ميكنم!! نه اينكه اونجا باشم و ٢٤ ساعت لاس بزنم و بخوام مخ بزنم !! خيلي بدم اومد !!
أب زرشك و گوجه سبز هم أب يخ رو من بود!! ولي تصميم هاي خودم رو گرفتم:
١: نورا و من نميتونيم رابطه داشته باشيم هر چقدر هم كه با تمام محبتم و بي ريا گو نه دوست داشته باشم !! خودم ميدونم چقدر زياد دوست دارم كه لعنتي!!! اما با اين حال هر موقع كه برگرده سوئد و با توجه به اين اتفاقا دوست خوبش ميمونم تا بهتر شه و ...
٢: الان با هيچكسي نميخوام دوس شم چون اگه سمت كسي برم نورا تو ذهنمه و نميخوام بازيچه كنم كسيو و دروغ بگم بهش چىن به كارما و تاوان دادنش اعتقاد دارم و كار غير إنسانيه حتي اگه قلبتو شكستن بهت مجوز شكوندن قلب نفر ديگيو نميده!!!!
پي نوشت: اين روزها خيلي ساكت و بي انرژي ام، حالم گرفتس انگأر روحم زحمي شده باشه به هر حال يلد ميگيري و تو راه اين زندگي كثيف بايد كرگدن بود،
٢) كاشكي اشتباه كرده باشم !! كاشكي اشتباه كنم!! لعنت به من ... به همه چي
براي تو كه درمان عشقي...برچسب : نویسنده : amirrasgari بازدید : 225