کپی

ساخت وبلاگ

می گفت کم اورده، بریده از زندگی. خسته شده، داره خفه میشه توی شهر خودش. خفه مثل این ماشین ها که هرچی استارت میزنی روشن نمیشه باید هول بدی!!

یک روز صبح که از خواب بیدار شد تصمیمشو گرفت، خودش خودشو هول داد و انداخت تو اتوبان. سر عوارضی تورو دیده بود...

همون روز چراغ خونش روشن شدش!!! برگشته بود!!!

براي تو كه درمان عشقي...
ما را در سایت براي تو كه درمان عشقي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amirrasgari بازدید : 248 تاريخ : سه شنبه 16 مهر 1398 ساعت: 19:55